!!بازم خـط خـطی کردم این منـه لعنتـی
بخند حتی اگر جکه زندگی مدتهاست برایت بی نمک شده . . بخند حتی اگر دلت زار زدن میخواهد . . بخند حتی اگر لب هایت انحنای خندیدن را بلد نیستند . . بخند حتی اگر لبخندت ژست خشک و تانخورده ی آدم بزرگ ها را به هم بزند . . بخند حتی اگر لبخندت را لای پوشالی ترین دلیل بپیچند . . بخند حتی اگر لبخندت لای هزار خاطره خاک بخورد . . بخند حتی اگر سیب نگاهت دچار کرم های حسرت شده . . بخند حتی اگر بغض های آجری ، سقف کوتاه دلت را زیر آوار درد خورد کرده است . . بخند حتی اگر آخرین بهارت باشد . آخرین آرزوهایت . . بخند حتی اگر سایه دیگر از خورشید پیروی نکند ، آسمان بوی دود بگیرد ، عشق کپک بزند ، شعر بوی نا دهد . . بخند حتی اگر لبخندت تنها نقابی بر روی دردهایت باشد . . بخند حتی اگر خودت را لای تظاهراتت گم کرده ای . . بخند حتی اگر تمام زندگی تظاهر است .. تظاهر به خوشبختی . . !
برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, ساعت 22:41 نویسنده باران |

صفحه قبل 1 صفحه بعد